سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دهکده عشق (شعبه 2)

صفحه خانگی پارسی یار درباره

درخواست نویسنده همکار

با سلام

وبلاگ دهکده عشق شعبه دو نویسنده همکار می پذیرد.

برای اعلام همکاری ایمیل بفرستید و یا در همین مطلب نظر بگذارید .

 ایمیل : zendegi_baraye_eshgh67@yahoo.com

 gamil : ariyan.emad@gmail.com

                                                     مدیر وبلاگ دهکده عشق (1) و (2)
                                                                  آریا مقدم


آدمی دو قلب دارد . . .

آدمی دو قلب دارد !

قلبی که از بودن آن با خبر است و قلبی که از حظورش بی خبر.
قلبی که از آن با خبر است همان قلبی ست که در سینه می تپد
همان که گاهی می شکند
گاهی می گیرد و گاهی می سوزد
گاهی سنگ می شود و سخت و سیاه
و گاهی هم از دست می رود...

با این دل است که عاشق می شویم
با این دل است که دعا می کنیم
با همین دل است که نفرین می کنیم
و گاهی وقت ها هم کینه می ورزیم...


اما قلب دیگری هم هست.قلبی که از بودنش بی خبریم.
این قلب اما در سینه جا نمی شود
و به جای اینکه بتپد.....می وزد و می بارد و می گردد و می تابد
این قلب نه می شکند نه میسوزد و نه می گیرد
سیاه و سنگ هم نمی شود
از دست هم نمی رود


زلال است و جاری
مثل رود و نسیم
و آنقدر سبک است که هیچ وقت هیچ جا نمی ماند
بالا می رود و بالا می رود و بین زمین و ملکوت می رقصد

این همان قلب است که وقتی تو نفرین می کنی او دعا می کند
وقتی تو بد می گویی و بیزاری او عشق می ورزد
وقتی تو می رنجی او می بخشد...

این قلب کار خودش را می کند
نه به احساست کاری دارد نه به تعلقت
نه به آنچه می گویی نه به آنچه می خواهی


و آدمها به خاطر همین دوست داشتنی اند
به خاطر قلب دیگرشان
به خاطر قلبی که از بودنش بی خبرند. . .


عشق کودکانه

مرد درحال تمیز کردن اتومبیل تازه خود بود که متوجه شد پسر 8 ساله اش بر روی ماشین خط می اندازد ، مرد با عصبانیت چندین مرتبه ضربات محکمی بر دستان کودک زد بدون اینکه متوجه آچاری که در دستش بود شود. . .
در بیمارستان کودک انگشتان دست خود را از دست داد کودک پرسید : پدر انگشتان من کی دوباره رشد می کنند ؟
مرد نمی توانست سخنی بگوید ، به سمت ماشین بازگشت و شروع کرد به لگد مال کردن ماشین وچشمش به خراشیدگی که کودک کرده بود خورد که نوشته بود  . . .

 

                                                           (دوستت دارم پدر!)


سال نو مبارک . . .!

سلام دوستان . می دونم دیره ما چه کنم که فعلا هم دهکده عشق 1 و هم دهکده عشق 2 رو خودم میچرخونم تا یه مسلمون پیدا شه کمکم کنه . شما به بزرگواری خودتون ببخشید .  . .

 

اگرچه یادمان میرود که عشق تنها دلیل زندگی است اما خدا را شکر که نوروز هر سال این فکر را به یادمان می آورد. پس نوروزت مبارک که سالت را سرشار از عشق میکند.

 


داستان عشق (اولین پست در وبلاگ دهکده عشق (شعبه2)

در
کلاس درس معلم پرسید:هی بچه ها چه کسی می دونه عشق چیه؟

هیچکس جوابی
نداد همه ی کلاس یکباره ساکت شد همه به هم دیگه نگاه می کردند ناگهان لنا
یکی از بچه های کلاس آروم سرشو انداخت پایین در حالی که اشک تو چشاش جمع
شده بود. لنا 3 روز بود با کسی حرف نزده  بود بغل دستیش نیوشا موضوع رو ازش
پرسید .بغض لنا ترکید و شروع کرد به گریه کردن معلم اونو دید و

گفت:لنا
جان تو جواب بده دخترم عشق چیه؟

لنا با چشمای قرمز پف کرده و با
صدای گرفته گفت:عشق؟

دوباره یه نیشخند زدو گفت:عشق... ببینم خانوم
معلم شما تابحال کسی رو دیدی که بهت بگه عشق چیه؟

معلم مکث کردو
جواب داد:خب نه ولی الان دارم از تو می پرسم . . .
 

   ادامه مطلب...